اولین روز هر کارمندی، چه یک فرد تازه کار باشد یا فردی با تجربه، همیشه با یک جلسه آموزشی شروع می شود. آموزش های روزانه با اطلاعات فراوان متعددی تکمیل می شود، تلاش های زیادی که سازمان در زمینه آموزش انجام می دهد با ارزش تر ازپولی است که در این آموزش ها مصرف می شود. همه ما با هم موافق هستیم که آموزش، کلید کارکنان با انگیزه، باهوش و کارآمد است.
در اینجا قصد داریم به بحث در مورد دلایل اصلی در مورد اینکه چرا جلسات آموزشی به کارکنان شما کمک نمی کند و چرا همه ی هزینه در آموزش و پرورش سودمند نیست. ما شرایطی را می پیماییم که به موجب آن آموزشها به جای تکمیل هدف به یک استاندارد در سازمان ها تبدیل شده است.
چه کلاس های آموزشی انجام می شود:
برگزاری دوره آموزشی هرگز نمی تواند به دلیل مربی خوب مثمر ثمر باشد. شما می توانید بهترین و شایسته ترین استاد را برای آموزش داشته باشید، اما تا زمانی که کاراموزان(آنهایی که آموزش می بینند) پاسخگو نباشند، آموزش ها هرگز نمی توانند مؤثر باشند.
اما قبل از اینکه بحث کنیم، چند نکته خوب در مورد آموزش وجود دارد:
- آموزش، اعتماد کارکنان را تقویت می کند که پس از آن متوجه مشتری می شود، با توجه به عملکرد خوب و خدمات بهتر که کسب و کار و پول بیشتری برای سازمان به ارمغان می آورد.
- آموزش می تواند ناحیه های ضعیف را شناسایی کند که به علت آن درآمد “بر روی میز” باقی مانده و دستگیر نشده است. همچنین در آموزش کارمندان در مناطق مشخص شده کمک می کند که می تواند به سازمان کمک کند تا مشتریان بیشتری را جذب کند.
- کارکنان آموزش دیده به خوبی به مدیریت اجازه تمرکز بر جنبه های دیگر کسب و کار را می دهد.
- جلسه آموزشی می تواند به سازمان در جذب بازارهای جدید با کمک مهارت های تازه به دست آمده کمک کند.
یک بخش آموزشی یا یک جلسه آموزشی تنها در صورتی نتیجه ای(درآمدی) از آن به دست آید سودمند خواهد بود. این روزها تمرکز روی این است که لیستی از دوره های آموزشی که در یک تقویم ماهانه جاسازی شده است، که بیشتر برای توجیه موقعیت مدیران آموزش نسبت به تغییر رفتار کارمندان است.
در اینجا برخی از نکاتی است که توجیه می کند که آموزش شما موثر نیست.
نمره خدمات / رضایت مشتری شما ضعیف است
این دایره معیوبی است. اگر نمره رضایت مشتری ضعیف باشد، راه حل برای آن “آموزش کارکنان” است. اگر هنوز امتیازات ضعیف است، سپس بیشتر تمرین کنید. راه حل همیشه آموزشی نیست، بلکه ارزیابی علت ریشه است. گام اصلی بین این چرخه گم شده است. اگر نمرات هنوز بهبود نیافته اند، ما باید برای عوامل دیگر نگاه کنیم. این ممکن است به این دلیل باشد که شما کارکنان کافی برای رسیدگی به زمان ناهار یا ایستگاه های صندوقدار در یک هفته تعطیلات شلوغ برنامه ریزی نمی کنید؟ آموزش به این کار کمک نخواهد کرد، تنها برنامه ریزی “کارکنان آموزش دیده” بیشتر خواهد شد.
داد و ستد را به اندازه کافی از مشتریان موجود تکرار نمی کنید
آیا مشتریان خود را هنگامی که به کسب و کار شما می آیند قدردانی می کنید و یا به عنوان یک بار تلقی می شوند؟ بسیار دشوار است که کسی را تربیت کنید که مودب باشد و دیگران را اول (مشتریان خود) در اولویت قرار دهد. مهارت های رفتار ملایم را می توان آموزش داد اما تا یک حدی می توان آموزش دهید. شما نمی توانید ماهیت کارکنان را تغییر دهید.
استفاده از ابزار مناسب برای کار
شما یک جلسه آموزشی برگزار کردید که بسیار تعاملی بود و تمام شرکت کنندگان در جلسه حضور داشتند. مربی بسیار خوب بود، اما هنوز نتیجه خوبی از آن نیست. ما باید آموزش درست را ارزیابی کنیم. ممکن است موضوع آموزش حتی برای شرکت کنندگان مورد نیاز نباشد و یا موضوع به طور مستقیم برای کارکنان از ماهیت چشم انداز کار مفید نباشد.
هیچ وسیله ای برای انجام کار نیست
آموزش عالی می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند اما بدون ابزار، تجهیزات و لوازم و غیره بسیار انتظار نمی رود. یک جلسه تمرین خوب با تمام دانش های انجام شده توسط مربی موثر نیست، مگر اینکه اجرای عملی یکسان نشان داده شود.
شرکت کنندگان باید در جلسات عملی داده شوند و سناریوهای زندگی واقعی را برای کمک به آنها درک کنند که چگونه مهارت ها را می توان مورد استفاده قرار داد.
مربیان بد
فقط به این دلیل که شخص دارای سالها تجربه کار خاصی است، به این معنی نیست که او یک مربی خوب است و می تواند به همراه اطلاعات مورد نیاز ، در شیوه ای آسان و قابل درک منتقل می کند. بعضی از افراد واقعا در کارشان خوب باشنداما ممکن است معلمان واقعا بدی باشند. انتقال محتوای آموزشی یک هنر است. مربیان خوب به کارآموزان کمک می کنند که روش پیچیده را با سهولت درک کنند.
در کار کردن آزاد باشد
شرکت کنندگان باید از حجم کار آزاد باشند. بسیاری از سازمان هایی را دیده شده است که مطمئنن شرکت کنندگانی در این آموزش شرکت می کنند ولی حجم کاری فعلی آنها کاهش نمی یابد. انتظار می رود که شرکت کنندگان با تکمیل کار خود، دیر یا موازی با جلسه تمرینی کار کنند. این برای مربیان و شرکت کنندگان هر دو بسیار مزاحم است. اغلب مردم به طور مداوم ایمیل های خود را بررسی می کنند و به دلیل بالا بودن انتظارات از آنان مجبور به حضور همزمان در هر دو مکان هستند.
کارمندان اشتباه دارید
یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد؛ “شما می توانید اسب را به طرف آب هدایت کنید، اما شما نمی توانید آنها را نوشیدن آب وادار کنید” . بعضی از کارکنان نمی خواهند هر چیزی را از جلسه آموزشی یاد بگیرند. آنها از هر نوع تغییری سر باز می زنند و خودداری می کنند. این واقعا مهم است که فرآیند آموزش را درک کنید. اگر هر یک از مربیان مناسب و شرکت کنندگان صحیح با یکدیگر هماهنگ نباشند، هرگز نمی تواند موثر باشد.
۱- برای انجام آموزش موفق ، شما به یک مربی مناسب و مخاطب مناسب نیاز دارید که آماده است تمام اطلاعات را از مربی بیرون بکشد. آنها باید برای پرسیدن سوالات آزاد باشند و باید تئوری ها(نظریه ها) را بپرسند. بخش عملی باید بخش مهمی از جلسه باشد. این تمرین به شرکت کنندگان کمک می کند که چگونه مهارت ها را می توان مورد استفاده قرار داد.
۲- بخش عملی باید بخش مهمی از جلسه باشد. این تمرین به شرکت کنندگان کمک می کند که چگونه مهارت ها را می توان مورد استفاده قرار داد.
۳- سناریوهای مختلفی از زندگی واقعی، به شرکت کنندگان کمک می کنند تا بدانند که چگونه مهارت ها استفاده می شوند و چه چیزی اشتباه می کنند تا از آن اجتناب کنند.
۴- ذهن شرکت کنندگان به منظور درک بیشتر آنها آزاد قرار دهید.
آموزش نمی تواند در تغییر رفتار کمک کند. این می تواند تنها به عنوان یک روش برای انتقال دانش و معرفی مهارت ها کار کند اما باید توسط عوامل دیگر پشتیبانی شود.
نویسنده و مترجم : یوسف غلامی